✅ویدیوی تجلیل از دانشجویان👇
به‌نام خدای مهربون و هدایتگر.
سلام به خدمت دوستان قشنگم.
خب. خیلی خوش اومدین به این پُستِ الهی :))
الهی شکرت.
بریم که کمی براتون از مراسم امروز تعریف کنم.
خب…
دیروز که یک‌شنبه بود، بهم اس‌ام‌اس اومد که دعوت شدم به مراسم تجلیل از دانشجویان ورودی ۱۴۰۳.
و خب با خانواده مطرح کردم که یه همچین چیزی هست و اگه دوست دارید، بیاید بریم.
خلاصه امروز ساعت ۳ ظهر بود که رفتیم به سمت سالن نور…
خب منم قبل از اینکه بریم اونجا، رفتم یه دوش گرفتم که ترتمیز و خوشگل موشگل بشم 🙂
و بعدش کت شلوار خوشگل رو پوشیدم و خلاصه رفتیم اونجا.
ساعت ۳.۵ بود که رسیدیم…
بعد، خب کلی مجری صحبت کرد.
روز پدر و مرد رو تبریک گفت…
چه جالب…
امروز دامادمون بهم زنگ زد و روز مرد رو بهم تبریک گفت…
اصلا خیلی حس خوبیه… الهی شکرت بابت داماد قشنگ‌مون…
آره.
بعدش، یه پسره که معلم هم بودش، اومد ۲تا آهنگ خوند. صداش خیلی جالب نبود…
ولی خب بازم دمش گرم که انرژیِ مثبت داد…
آره.
و بعد یه گروه موسیقی که از بچه‌های سمپاد بودن، اومدن ۲تا قطعه اجرا کردن.
اونا هم قشنگ بودن.
و بعدش رفتن سراغ تجلیل…
به به…
آقاااااا…
خیییییییلی حس قشنگی بود.
کلا از ۲۵۰ نفر تجلیل کردن. از تمام مدارس ناحیه یکِ زنجان.
خلاصه حس قشنگی داشت…
آقا من اولش که رفتم اونجا، معاون‌مون رو هم دیدم…
میدونی کدوم؟ اون حسینی…
توی دبیرستان امیرکبیر، معاون‌مون بود…
یادش به‌خیر…
اول صبح، من می‌رفتم سر صف قرآن می‌خوندم و بعد وقتی کمی طولانی می‌شد، این حسینی آروم دَمِ گوشم می‌گفت خب اسکندری صدق الله😂😂
یعنی دیگه تمومش کن خخخ.
بعد، زمانی اینو می‌گفت که تازه حس گرفته بودم :))
منم توی دلم می‌گفتم برو بابا. تازه گرم شدم 🙂
خلاصه… یادش به‌خیر واقعا…
آره…
و بعد لوح تقدیر دادن و کارت هدیه.
توی کارت، ۴۰۰ تومن بود.
دیروز گفته بودم که قراره به‌خاطر روز پدر، خانواده رو شام مهمون کنم.
از اونجا که در اومدیم، رفتیم مغازه‌ی داییم اینا…
چند ماهی میشه که فلافل فروشی زده با دوستش…
گفتم بریم اونجا که از کسب و کارشون هم حمایت کنیم…
آره خلاصه رفتیم اونجا و فلافل خوشمزه رو زدیم بر بدنِ مبارک.
و بعدش من کارتم رو دادم به بابام که کارت بکشه…
میدونی چیه… نچ نچ… اصلا چقدر آدما ذهن‌شون خرابه نسبت به پول…
به بابام میگم بیا با این کارت بکش و فلان بعد میگه نه ولش کن. نمیدونم تموم میشه و…
میگم بابااااا. پول نامحدوده. بکش بره…
واقعا تا زمانی که ذهن‌مون رو درست نکنیم راجع به پول، عمرا رویِ پولای خوب خوب رو ببینیم…
حتما بچه‌ها کار کنید روی مباحث پولسازی.
خیلی خیلی مهمه…
حالا ان‌شاءالله توی تایمش، توی رسالت‌اینجا دات کام آموزش میدیم…
به امید خدا…
آره خلاصه خیلی حس قشنگی بود.
مخصوصا اینکه آدم خانواده‌شو می‌بره شام و…
خیلی حس قشنگیه… خدایا شکرت.
روز مرد و روز پدر رو هم به تمام مردان و پدران سرزمینِ خوبم تبریک میگم.
ان‌شاءالله که هیچ‌وقت، هیچ مردی، شرمنده خانوادش نشه…
الهی شکرت.
شکرت بابت همه‌چیز.
خیلی روز خوبی بود…
حالا خیلی هم خوابم میاد…
الان ساعت ۲۳:۱۹ هستش.
برم بخوابم…
الهی شکرت.
ان‌شاءالله موفقیت و خوشبختیِ تک تک دوستان رو ببینیم و لذت ببریم.
آهان. دوستان گفتم یادم افتاد…
اونجا ۲تا از همکلاسی‌های دوران دبیرستانم رو دیدم… وااای. چقدر حس قشنگی بود به‌خدا.
وحید رو دیدم… حاجی ریش میش گذشته بود خخخ.
اون یکی دوستم، فرهاد رو دیدم. شماره‌مو دادم بهشون. ای خدا.
به‌خدا خیلی حس جالبی بود…
یادش به‌خیر… این وحید، هم‌تختیم بود…
توی فلاسک، چای میاورد و بعد منم می‌رفتم از سرایدار مدرسه، یه لیوان می‌گرفتم و میاوردم این وحید برام چای می‌ریخت…
ای خدا… به‌خدا خیلی دوران قشنگی بود. خدایا. واقعا شکرت.
شکرت که فرصت داریم این جهان مادی رو تجربه کنیم…
خیلی خوشحالم واقعا.
ان‌شاءالله که همه‌مون همیشه خوشبخت و عاقبت به‌خیر باشیم.
الهی آمین.
آره دیگه اینطور.
همین.
گفتم که یه بلاگ‌پُست بریم از امروز…
الهی شکرت.
بریم سپاسگزاری کنیم و تامام.
💎تمرین جهت دادن به کانون توجه👇
- الهی شکرت بابت این مراسم تجلیل.
- الهی شکرت بابت لوح تقدیر و کارت هدیه.
- الهی شکرت بابت خانواده‌ی قشنگ‌مون.
- الهی شکرت بابت عروس و دامادمون…
- الهی شکرت بابت دوستای قشنگم.
- الهی شکرت بابت این وبسایتِ زیبا و خفن.
- الهی شکرت بابت لپ‌تاپِ خوب و جیگر.
- الهی شکرت بابت رشته و دانشگاه موردعلاقه‌ام.
- الهی شکرت بابت اتفاقات خوب که رگبااااااری رخ میدن…
- الهی شکرت که همیشه هدایت‌مون میکنی.
الهی شکرت.
الهی به امید خودت…
همین. بریم دیگه.
اگه حرفی، سخنی بود، حتما بگید. با عشق می‌خونم.
خب… فعلا خدانگهدار.
