✅تیکه‌هایی از این قسمت👇
- رونمایی از لوگوموشن…
- بذار از چالش‌های درست کردن این لوگوموشن بگم برات…
- گفتم خدایا. خودت کمکم کن. من مامور تو هستم…
- واقعا این روحیه رو باید هر کارآفرینی داشته باشه…
- طبق روال، توکل کردم. کاری که این روزا مسخره شده…
- حالا قدم بعدی چیه؟…
- واقعا یکی از مهم‌ترین پیام‌های این سریال، همینه…
- مثل زمانی که بچه رو می‌برن شهربازی و دوست داره سوار همه وسایل بشه…
به نام خدای هدایتگر.
سلام و صد سلام خدمت همه‌ی شما دوستان قشنگم :))
حالا قدم بعدی چیه؟…خب خیلی هم عالی.
امروز پنج‌شنبس و وقت یه قسمت جدید از سریال خلق کسب و کاره 🙂
خب.
باید بگم که لوگوموشن وبسایت رسالت‌اینجا دات کام تقریبا بعد از ۳-۴ هفته آماده شد :))
خب.
آماده‌اید که ببینیدش؟
برو بریم.
یک.
دو.
سه.
بومممم…
خب خب خب 🙂
بریم که کلی حرف دارم براتون.
الهی به امید خودت.
اممم…
بذار ببینم که از چی شروع کنم…
خب.
تا حدودی توی قسمت قبلی توضیح دادم که چطوری بود این مسیر ساخت لوگوموشن.
میدونی.
بذار اول اینو بگم.
قسمت دوم یا سوم سریال خلق کسب و کار بود که اگه خونده باشی، میدونی که گفتم آقا من قراره که کارها رو خودم انجام بدم!
چون میتونم!
من اون حرف رو در زمانی گفتم که نه لوگو درست کرده بودم و نه لوگوتایپ و نه لوگوموشن!!
و الان توی قسمت دهم می‌بینی که هرسه‌تاش درست شدن!!
میدونی… حالا نمیخوام تعریف از خود کنم ولی واقعا به مسیرم و حرفام ایمان دارم!!
نتیجه‌شو هم داری می‌بینی…
پس همه چیز برمیگرده به ایمان ما. به باور ما.
آره.
گفتم که این موضوع رو مطرح کنم…
الهی شکرت.
خب.
بذار از چالش‌های درست کردن این لوگوموشن بگم برات.
خب ببین.
امم…
آقا من کلا هیییییچ چیزی نسبت به لوگوموشن بلد نبودم!
هیچی!!
فقط خیلی وقت پیش، تقریبا ۲-۳ سال پیش، یه‌ذره با افترافکت کار کرده بودم.
خیلی کم…
در حد ایمپورت کردن و اینا…
و خب صفر بودم دیگه…
اصلا هیچ ایده‌ای نسبت به ساخت لوگوموشن نداشتم.
گفتم خدایا. خودت کمکم کن. من مامور تو هستم. تو بلدی. تو دانایی. بهم بگو.
من تاتی تاتی میرم جلو و تو هم مسیر رو صاف کن برام.
و همینطور هم شد. واقعا تا همینجاش به همین شکل اومدم جلو.
دیگه خودت داری می‌بینی دیگه…
آره.
اومدم اول آموزش افترافکت رو نگاه کردم.
که ۴.۵ ساعت بود.
و حالا خیلیش هم بی‌خود بود…
و بعد اومدم ۴-۵ تا ویدیو دیدم درمورد موشن گرافیک.
و بعد رفتم توی گوگل، یه‌سری لوگوموشن نگاه کردم.
یه‌چیزایی دستم اومد.
و بعد یه چنتا هم پروژه آماده لوگوموشن دانلود کردم ولی خب اوکی نبودن.
میدونی.
حس خوبی نمی‌گرفتم.
می‌گفتم آقا من میخوام بدونم که چطوری ساخته شده!
واقعا میدونی…
همین یه حس و کنجکاوی، خیلی بهم کمک کرده که از چیزای زیادی سر در بیارم.
که آقا بذار ببینم اصلا طرف چطور درست کرده؟
منم باید سر در بیارم!
واقعا این روحیه رو باید هر کارآفرینی داشته باشه.
نه که مثل پخمه ها بگه ولش بابا به من چه. مهم اینه کار انجام بشه!
نه!!
باید سر در بیاری! وگرنه پس‌فردا یکی میاد توی مجموعت و می‌بینه که تو خیلی غذر میخوام، گاگولی و سرتو شیره می‌ماله.
ولی وقتی ببینه که نه بابا گاگول خودشه و تو قشنگ حالیت میشه یه‌سری چیزا رو، دیگه خیلی از کارها رو انجام نمیده…
آره اینطور.
خلاصه گفتم کلا نه خوشم میاد از این مدل لوگوموشن ها و نه دوست دارم آماده استفاده کنم.
دوست دارم که خودم بسازم.
خلاصه اینطور.
بعد رفتم از چت جی‌پی‌تی سوال کردم.
گفتم میخوام لوگوموشن درست کنم. راهنمایی کن.
قشنگ یه‌سری چیزا رو توضیح داد.
من ازش یاد گرفتم که باید یه‌چیزی به نام استوری‌بورد(story board) رو اول بنویسم.
یعنی همون حرکات به چه شکل باشن.
حالا ایده‌ای هم نداشتم.
طبق روال، توکل کردم.
کاری که این روزا مسخره شده…
آره.
گفتم خدایا بیا وسط.
من چه میدونم چه حرکاتی داشته باشه.
و خیلی هم سخته این قسمت. اینکه باید ایده بدی که به چه شکل باید باشه.
آره.
خلاصه اومدم یه‌چیزایی نوشتم و گفتم اوکیه.
اومدم بعدش از یه ویدیو یه‌ذره الگو گرفتم و بعد ادامه‌شو ساختم.
و اممم…
به خدمتت عرض کنم که….
آره دیگه خلاصه اومدم ردیف کردم.
بعد، کار تموم شد.
حالا مونده آهنگش!!
واااااااااااای.
آقا.
شاید باورت نشه.
من به این نتیجه رسیدم که درست کردن لوگوموشن، خیییلی خیلی سخت‌تر از طراحی خود لوگو و حتی طراحی سایته!!
باورت شاید نشه.
ببین. بالاخره میگیم لوگوموشن.
یعنی یه لوگویی رو میخوای موشن(حرکت) بدی.
خب باید راحت باشه دیگه. چون لوگو رو قبلا ساختی.
آره.
ولی خب خیلی سخت بودش.
حالا میدونی.
اینجاش سخت بود که باید ایده میدادی که چجوری باشه لوگوموشن.
و بعد سخت‌تریییییین جای کار، پیدا کردن آهنگ مناسب هست!
من اومدم یه‌سری آهنگ گذاشتم روش. ولی خیلی ضایع شد.
میدونی.
دیدی زمانی که ویدیو با صدا سینک(sync) نیست چطوری میشه؟
دقیقا اون حس رو به آدم منتقل می‌کرد.
شاید باورت نشه ولی من مثلا می‌گفتم بابا آهنگ که چیزی نیست.
میایم یکی پیدا میکنیم دیگه.
و میومدم مثلا از ساعت ۴ عصر تا ۹ شب فقط دنبال آهنگ می‌گشتم!
بعد می‌گفتم واااای. آقا. اینجا رو ببینا!
من الان چندیییین ساعته که دارم دنبال یه آهنگ مسخره می‌گردم!
هیج درست کردن خود لوگوموشن اینقدر اذیتم نکرد!
خلاصه امم… راستش یه‌ذره دلم شکست.
گفتم بابا خدایا… یعنی چی آخه.
گفتم آقا من نمیدونم. مگه خدا نیستی تو؟ خب خیلی هم عالی.
پس من رو هدایت کن سمت آهنگ مناسب.
اومدم خلاصه داشتم می‌چرخیدم توی سایتا و آهنگ گوش میدادم که یه دفعه یه آهنگ رو پلی کردم و گفتم امممم…
فکر کنم این بشینه روش!
فقط یه‌ذره کوتاه بودش.
اومدم توی ادوبی آدیشن یه ذره با یه تکنیکِ من‌درآوردی، به آهنگ اضافه کردم.
بعد بردم توی افتر.
بعد دیدم که حرکات با صدا سینک نیستن.
می‌خواستم زمانی که به قولی دینگ کرد آهنگ، سایز عناصر هم کم بشه.
بعد خلاصه یه‌ذره بالا-پایین کردم و درست شد!
خخخ.
بعد رفتم سجده.
گفتم خداایاااااا. من عاااااشقتم جیگرم. تو جییییییییگر منی 🙂
دمت گرم. عجب چیزی درست کردی!
آره.
بعد باید رندر می‌گرفتم.
رفتم یه ویدیو نگاه کردم و دستم اومد.
باید با برنامه ادوبی میدیا(مدیا) انکودر رندر می‌گرفتم.
خلاصه رفتم دانلودش کردم و اومدم رندر گرفتم و بعدش دیگه تامام شد :))
الهی شکرت.
و به این نتیجه رسیدم که واقعا درست کردن لوگوموشن، حتی از طراحی سایت که کلی داستان داره هم سخت‌تره!
چون قسمت سختش اینه که بدونی چطور میخوای باشه و بعد یه آهنگی پیدا کنی که قشنگ روی کار، بشینه.
آره دیگه اینطور.
خداروشکر لوگوموشن هم ردیف شد.
خب.
آخییییییییششششش!
تموم شدنا.
دیگه قسمت‌های سختِ ماجرا تموم شدن.
حالا قدم بعدی چیه؟
راه اندازی وبسایت رسالت‌اینجا دات کام.
خب. امم…
قبل از اینکه بریم سراغ پیاده‌سازی وبسایت، باید بدونیم که وبسایت به چه شکلی باید باشه.
که خب باید توی برنامه‌ای مثل ادوبی ایکس‌دی یا فیگما طراحی کنیم.
من از فیگما خوشم نیومد.
چون باید آنلاین باشی تا بتونی کار کنی.
گفتم نه آقا من آنلاین دوست ندارم باشم.
اصلا شاید نت ندارم…
خلاصه انتخاب کردم که با برنامه ادوبی ایکس‌دی کار کنم.
حالا قبل از راه اندازی همین وبسایت شخصی هم اولش توی ادوبی ایکس‌دی طراحی کردم.
و از اینجا به بعدِ کار رو بهتر بلدم.
آقا قبلیا رو اصلا هیییییچ ایده‌ای نداشتم.
من اصلا بلد نبودم لوگو طراحی کنم.
بلد نبودم لوگوموشن اینا درست کنم.
ولی خب به لطف خدا، قدم برداشتیم و درها باز شد.
ولی خداییش این سریال خلق کسب و کار چقدر سریال قشنگیه.
داره به صورت لایو از یه مسیری برات نشون میده.
ناخودآگاه میگه که ببین!
طرف اصلا نمیدونه قراره چی بشه.
اصلا چیزی بلد نیست.
میره جلو و درها هم براش باز میشن!
واقعا یکی از مهم‌ترین پیام‌های این سریال، همینه.
که بابا اینقدر فکر و خیال نکن!
بیا بیرون…
حرکت کن، درها هم برات باز میشن.
الهی شکرت.
آره اینطور.
خلاصه که دیگه داریم به قسمت‌های جذاب کار نزدیک میشیم.
دیگه بعدِ این اوکیه.
البته وبسایت رسالت‌اینجا دات کام یه‌ذره فرق داره با این وبسایت شخصی.
چون اونجا ما ثبت نام و ورود و فروشگاه و اینا خواهیم داشت.
و خب من اونا رو اصلا بلد نیستم.
ولی خب. دیگه خودباوریم خیلی زیاد شده.
میگم آقا اگه ما تونستیم لوگو و لوگوموشن بسازیم، وبسایتم ردیف میکنیم!
آره.
باید از دستاوردها و موفقیت‌هامون استفاده کنیم برای قدم‌های بعدی.
هی باید یادآوری کنیم.
این کل کاریه که ما باید انجام بدیم.
آره.
خلاصه که قدم بعدی ما اینه که قالب وبسایت رو توی برنامه طراحی کنیم.
و بعدش پیاده‌سازی کنیم سایت رو.
خب.
امروز هم یکِ شهریورماه هست.
و میخوام که یه استراحتی به خودم بدم توی این ماه.
خب به امید خدا، ۲ هفته بعد قراره سینگلی برم مشهد 🙂
وااای. خیلی میخواد کِیف بده…
۱۵ شهریور ساعت ۱۹:۳۰ حرکته :))
به به. به امید خدا.
ببینیم که چی میشه.
و تا ۲۲ شهریور توی مشهد خواهم بود.
البته ۲۲ شهریور ساعت ۱۸:۳۰ اینا میرسم زنجان.
آره.
حالا اگه اوکی شد و رفتم، حتما یه بلاگ‌پست می‌نویسم راجبش. داستانش طولانیه…
آره.
و یه خبر خوب :))
آقا دانشگاه فرهنگیان قبول شدم!!
خخخ.
خدایا شکرت.
فردا جمعس و قراره درمورد ثبت نام اینا توی سایت acf بگن.
ببینیم که چی میشه.
خخخ خیلی خوشحالم.
آخ جان میخوایم بریم دانشگاه :))
ایولا. قبل از اینکه بریم دانشگاه، کسب و کارمون رو هم راه انداختیم.
دمت گرم خدا.
و خب خیالم از بابت خیلی چیزا راحته دیگه.
دیگه تکلیف درس و دانشگاه مشخص شد…
آره.
حالا حتما درموردش یه پستی می‌نویسم به امید خدا.
میدونی.
اتفاقا امروز توی دستشویی یه ایده اومد به ذهنم😂
خخخ. اصلا این دستشویی واقعا به آدم کلی ایده میده خخخ.
ایده اومد به ذهنم که یه کانال یوتیوب بزنم و از تجربیاتم درمورد فرهنگیان و اینا بگم.
نمیدونم.
شاید تجربش کردم.
میدونی.
اصلا این روزا به این شکل شدم که میگم آقا دوست دارم تجربه کنم!
مثل زمانی که بچه رو می‌برن شهربازی و دوست داره سوار همه وسایل بشه…
منم اینطور شدم.
میگم بذار یه تجربه‌ای کنیم ببینیم چطوریه.
حالا خداروشکر این چیزا توی کارهای دیگه نیستش!
وگرنه داستان میشه…
آره
حالا شاید یه کانالی زدیم.
ببینیم که خدا چطور هدایتمون میکنه.
الهی شکرت.
آره دیگه اینطور.
حالا این ماه میخوام بیشتر روی رشد فردی تمرکز کنم.
یه‌سری آموزش رو ببینم…
یه‌ذره هم از این فضا دور بشم تا یه استراحتی بشه…
چون میدونی. واقعا داستانه دیگه.
مثلا میای یه چیزی درست میکنی، کلی مسئله به وجود میاد.
و منم تا کااااامل درست نشه، ول‌کن نیستم.
بخاطرهمین میگم یه‌ذره دور باشم تا یه استراحتی بکنم…
آره.
حالا احتمالا از مهرماه شروع کنیم به ردیف کردن سایت.
وای خدا.
خیلی خوشحالم.
خوشحالم که تا همینجاش جلو اومدم.
بارها گفتم، بازم میگم… اگه همییییین الان من بمیرم، راضی مُردم!
واقعا هیچ حسرتی ندارم. من تا همین لحظه، زندگی رو زندگیش کردم.
درسته خیلی آرزو و رویا و هدف دارم، ولی خب حسرت ندارم.
بچه‌ها!
جوری زندگی کنیم که حسرت نمونه.
این نشه که ۲۰-۳۰ سال بعد بگیم عه! کاش اون موقع فلان کارو می‌کردم!
فقط آدم باید بقولی دست و پا بزنه تا حسرتی دیگه نمونه…
آره اینطور.
الهی شکرت.
خدایا دمت گرم.
واقعا دارم می‌بینم که پارتیِ منی.
واقعا دمت گرم. خدایا. تو لاااااایق پرستشی!
واقعا هرکس که با تو رل بزنه، هییییچ‌وقت پشیمون نمیشه…
تو چقدر پارتنر (پارتِ نَر خخ) خوبی هستی.
خوشحالم که تو همدمِ منی.
بقیه میرن خخخ رل میزنن پس‌فرداشم مثل سگ پشیمون میشن.
بعد میرن رگشونو خط خطی میکنن.
آی خاک…
بایدم بلا بیاد سرت.
لا اله الا الله…
ولش کن. لعنت به شیطان خخ.
الهی شکرت.
خدایا.
خودت قدم‌هامونو استوار کن.
کمکمون کن که پامون نلغزه.
خدایا.
ما رو لحظه‌ای(!!) به حال خودمون رها نکن.
{ پ.ن: وقتی بعد از کلمه‌ای، علامت تعجت میذارم، یعنی تاکید بیشتر }
واقعا.
الهی شکرت.
آره.
حالا احتمالا یه یه‌ماهی اینا قسمت جدید از این سریال منتشر نشه.
آره. حالا ببینیم که چطور هدایت میشیم…
حله.
اینم از قسمت دهم.
واقعا کی شد قسمت ۱۰ ؟
واقعا ها.
انگار همین دیروز بود که قسمت اول رو داشتیم می‌نوشتیم…
عمر گران می‌گذرد خواهی نخواهی….
خب همین.
بریم دیگه.
خب مثل همیشه، بریم بیناتر بشیم…
الهی به امید خودت…
💎تمرین بینا شدن👇
- الهی شکرت بابت ۱۰ قسمت از سریال خلق کسب و کار.
- الهی شکرت بابت هدایت‌هایی که میکنی.
- الهی شکرت بابت فرصت خلق زندگی دلخواه.
- الهی شکرت بابت وجود پدر و مادر نازنین.
- الهی شکرت که امکانات داریم.
- الهی شکرت که آرامش و امنیت داریم.
- الهی شکرت که ۱۰ تا انگشت داریم.
- الهی شکرت که چشممون سالمه.
- الهی شکرت که اینترنت مایه‌ی حیات است داریم :))
- الهی شکرت که تو بهترین پارتنری…
الهی شکرت.
بریم.
تا پست‌های بعدی، خدانگهدارمون.
اگه نظری چیزی بود هم کامنت کنید.
یاعلی.
جمله‌ی مقدسمون که ما رو ۱۰ قسمت همراهی کرد:
😀🚶♂️تو قدم در راه نِه و هیچ مَپُرس … خود راه بگویدت که چون باید رفت🚶♂️💪
