سریال خلق کسب و کار – قسمت ۳۰

سریال خلق کسب و کار - قسمت 30

✅موضوعات این قسمت👇

  • درمورد این روزها…
  • سنگین‌ترین دوره‌ای که ضبط کردم…
  • درکل خیلی حالم خوبه که در مسیر عشق و علاقه‌ام هستم و دارم در این مسیر، حرکت میکنم.
  • فعلا باید فقط عمل کنم! فقط اقدام! اقدامِ بی‌رحمانه!
  • خیلی خوشحالم که فضای فعالیت‌مون آماده شده…
  • اصلا هرکسی که در مسیر خودش نباشه، واااااقعا به خودش و آدما مدیونه!

به‌ نام خدای هدایتگر.

سلام بچه‌ها.

امیدوارم حال‌تون خوب باشه و در مسیر خوشبختی و ارزش‌ آفرینی باشید.

خب.

خیلی وقت بود که قسمت جدیدی برای سریال خلق کسب و کار منتشر نکرده بودم و گفتم که بیایم کمی درمورد کارهایی که می‌کنیم، صحبت کنیم…

بریم ببینیم که چه چیزی بر زبان‌مون جاری خواهد شد.

الهی به امید خودت…

خب قسمت قبلیِ این سریال رو من در ۱ خرداد ۱۴۰۴ منتشر کرده بودم.

امروز ۱۸ مهر ۱۴۰۴ هست.

نزدیک به ۵ ماه پیش، آخرین قسمت این سریال رو منتشر کردیم!

خب قبلا خیلی زود به زود گزارش می‌دادیم. ولی خب الان دیگه کمتر شده…

طبیعی هم هست…

خب

بذار درمورد این روزها بگم که دارم دقیقا چه کارهایی میکنم.

خب توی این سه ماهِ تابستونِ سال ۱۴۰۴، اومدم با تمرکز لیزری، روی دوره «شغل متناسب من» کار کردم.

و خب الان این دوره دیگه ضبط جلساتش تموم شده. ۱۱۸ جلسه ضبط شد!!

الان فقط ادیتش مونده!

که اونم کاری نداره…

فقط باید وقت بذارم…

آره…

خلاصه اومدیم با کمک‌های الله هدایتگر، این دوره‌ی خفن رو ضبط کردیم و کلییییییییی از کارهاش رو انجام دادیم.

این دوره، اولین دوره‌ی بزرگ و سختی بودش که من ضبط می‌کردم!

و کلا هم فکر نمی‌کنم که دوره‌ای در آینده، به اندازۀ این دوره، سخت باشه برام.

این خیلی برام سخت بود. چون موضوعش خیلی سنگین بودش…

به‌هرحال، به لطف او، روی این دوره کار کردیم و تقریبا یکی دو ماه دیگه روی وبسایت رسالت‌ اینجا دات کام قرار میگیره.

و این روزها هم دارم روی کتاب شغل موردعلاقه از آلن دوباتن کار میکنم.

درواقع دارم صوتیش میکنم.

دیروز که پنج‌شنبه بود، نزدیک به ۵ ساعت برای صوتی کردن این کتاب، وقت گذاشتم!

دیگه آخر شب سرم دررررررررررد می‌کردا!!

حتی نماز مغربم رو هم با تن صدای آروم خوندم. چون در طول روز، خیییییییییلی صحبت کرده بودم…

الهی شکرت بابت حنجره سالم…

آره خلاصه اینطور.

این کتاب صوتی هم تقریبا یکی دو ماه دیگه آماده میشه و روی وبسایت رسالت اینجا دات کام قرار میگیره.

آره اینطور.

و خب کلی آموزش ضبط کردم که به مرور در رسالت اینجا دات کام منتشر خواهم کرد.

کلا فعالیت اصلی ما در وبسایت‌هامون هستش…

یدونه هم کانال تلگرام. همین.

آره.

و یکی دیگه از چیزهایی که داریم روش کار می‌کنیم، بحث سئوی وبسایت رسالت‌اینجا هستش.

درواقع آروم آروم داریم شروع می‌کنیم به تولید محتوا که ورودی گوگل بگیریم.

البته که محتوا تولید می‌کنیم ولی خب به‌اصطلاح گوگل‌خیز نیستن!

گوگل‌خیز یعنی محتواهایی که ورودی گوگل میگیرن. یعنی از طریق اون محتواها، مخاطب بیاد به سایت‌مون.

این محتواهایی که در بخش «معدن آگاهی» قرار میگیرن، گوگل‌خیز نیستن.

به خاطر همین، باید مطالب گوگل‌خیز تولید کنیم.

که داریم روی این موضوع کار می‌کنیم و ان‌شاءالله آروم آروم اینجور مطالب هم تولید خواهد شد.

میدونی.

درکل خیلی حالم خوبه که در مسیر عشق و علاقه‌ام هستم و دارم در این مسیر، حرکت میکنم.

واااااااااااااقعا لذت می‌برم از کارم!

اصلا خیلی خوبه خدایا… شکرت واقعا… پای قولم هستم نازنینم…

آره…

بذار ببینم دیگه چی بگم؟

اممم…

آهان.

خب من ۵ ماه پیش اینا، داشتم چندین آموزش رو کار می‌کردم!

ولی خب همه‌شون رو گذاشتم کنار. البته فعلا!

چون میدونی…

فعلا نیازی به یادگیریِ چیز جدیدی ندارم.

فعلا باید فقط عمل کنم! فقط اقدام! اقدامِ بی‌رحمانه!

ولی خب چه بخوام چه نخوام، به‌خاطر علاقه‌ای که نسبت به یادگیری دارم، بالاخره اون آموزش‌ها رو کار خواهم کرد. ولی خب فعلا نیازی نمی‌بینم…

آره.

و میدونی…

خیلی خوشحالم که فضای فعالیت‌مون آماده شده…

الان چندین ماهه… خیلی خوشحالم واقعا…

میدونی…

باور کن… نمیدونم چقدر باور میکنی…

ولی اینققققققققققققدر من عشق سوزان نسبت به آموزش دادن داشتم (و دارم) که اون موقع‌ها که هنوز سایت اینا آماده نشده بود، اصلا باور کن بعضی روزا آتیش می‌گرفت وجودم!

چون با تماااااااااااااام وجودم دوست داشتم آموزش بدم ولی خب فضا آماده نبود!

البته درکل می‌تونستم بیام آموزش بدم ها ولی دوست نداشتم.

می‌گفتم بذار سایت آماده بشه بعد…

و الان به لطف او، بالاخره بعد از یک سال کار کردن روی زیرساخت‌های کسب و کار، دیگه این چیزا اوکی شده و من خیییییییلی راحت میام آموزش میدم…

خیلی لذت‌بخشه برام…

واقعا میدونی…

اصلا هرکسی که در مسیر خودش نباشه، واااااقعا به خودش و آدما مدیونه!

هم به خودش، هم به آدما!!

واقعا…

خیلی جمله‌ی عمیقیه… فکر کن بهش…

و خوشحالم که در مسیر خودم قرار دارم…

میدونی…

حس قشنگیه که بالاخره کاری رو انجام میدی که واقعا دوسش داری…

واقعا سردرگمی بد دردیه…

خداروشکر که دیگه توی این باتلاق نیستم…

و خب طبق قولی که به خدا دادم، دارم به کسایی که در این باتلاق هستن، کمک میکنم که بیان بیرون و واااااقعا مسیر خوشبختی و ارزش آفرینی رو تجربه کنن و زندگییییییی کنن…

ای خدا ای خدا… شکرت واقعا…

آره دیگه اینگونه…

حالا بازم میگم که کلا دیه دیر به دیر میخوام قسمت جدید برای این سریال منتشر کنم…

چون بالاخره درگیر هستم و واقعا وقت نمیشه بیام توضیح بدم.

البته وقت که میشه، ولی خب چیز مهمی نیست برام! میدونی…

دیگه به‌اصطلاح روی غلتک افتاده و دیگه داره پیش میره دیگه…

ولی خب باز سعی میکنم هر از گاهی بیام درمورد این کسب و کار الهی، براتون بنویسم…

آره اینطور.

الان هم دقیقا ساعت ۲۲:۰۵ هستش و من به شدت خوابم میاد!

برم بخوابم که فردا میخوام ۵ صبح بیدار بشم… ساعت نه و نیم هم میخوام برم دانشگاه.

تا اون موقع باید کمی این کتاب شغل موردعلاقه رو صوتیش کنم…

آره.

خلاصه اینطور.

همین.

دیگه حرفی ندارم :))

بریم استراحت کنیم.

خدایا شکرت بابت نعمتی به‌ نام خواب.

الهی شکرت.

عاشقتونم.

بریم سپاسگزاری کنیم و تامام.

🐬سپاسگزاری از الله هدایتگر👇

  1. الهی شکرت بابت این سریال فوق‌العاده.
  2. الهی شکرت بابت انگشت‌های دست و پا.
  3. الهی شکرت بابت اینترنت.
  4. الهی شکرت بابت حساب پرپول.
  5. الهی شکرت بابت دوستای قشنگم.
  6. الهی شکرت بابت این کسب و کار الهی.
  7. الهی شکرت بابت دانشگاه قشنگم.
  8. الهی شکرت بابت خواب!
  9. الهی شکرت بابت خانواده.
  10. الهی شکرت بابت قلب سالم.

الهی شکرت. شکرت بابت هدایت‌هات!!

الهی شکرت واقعا. عاشقتم عشقم…

خدایا شکرت.

واقعا شکرت…

بریم دیگه. اون جمله‌ی مقدس این سریال رو هم میگیم حتما :))

الهی شکرت.

اگه حرفی سخنی بود، حتما بگید. فعلا خدانگهدار عزیزای دلم.

جمله‌ی مقدس این سریال:

🚶‍♂️تو قدم در راه نِه و هیچ مَپُرس … خود راه بگویدت که چون باید رفت🚶‍♂️😉

پست‌های دیگر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *